کودک4.5ماهه کوهنورد در ارتفاعات برف گیر تبریز
سلام پسر عزیزتر از جونم
امروز میخوام از روزهای 5ماهگیت واست بنویسم اول از همه بریم سراغ عکس کریسمست ببخشید با تاخیر واست میذارم آخه این روزها همش با بودن با تو مشغولم
ممنونم پسرعزیزم که هستی و با بودنت به من وپدرت اینقدر انرژی میدی.آیهان جونم از اواخر 4 ماهگیت بود که شروع کردی به غلت زدن.بعد که میفتی رو شکم تلاش میکنی که سینه خیز بری
اینم یه خواب راحت بعد از خستگی ناشی از کلی بازی و تلاش برای سینه خیز رفتن
قربون پسر زرنگ و شیرمردم بشم
تازگی همچین بلند بلند میخندیدی که آدم دوست داره بخورتت.همش دوست داری باهات بازی کنیم . این روزها بیشتر سرگرمیت بازی کردنت با دست و پاهاته. بعدشم با خودت دالی دالی بازی میکنی پتوت رو میکشی رو خودت کلی ذوق میکنی. با لباسات بازی میکنی تازشم خیلی ناقلا شدی وقتی که من و باباجونت کنارتمی میخندی و شادی به محض اینکه تنها بمونی اعتراض میکنی خب دیگه ماهم همش کنارتمی گل نازم
اینم عکس ناز شیرمردم روزهای آخر نشستن تو کریرت آخه کریرت دیگه واست کوچیک شده البته خیلی وقته واست کوچیک شده اما تو بخاطر علاقه زیادی که بهش داشتی ازش دل نمیکندی تا اینکه تختتو گذاشتیم کنار تخت خودمون و تو چند شبیه که تو تختت راحت میخوابی
آیهان در کوه عینالی
پسرگلم این روزها به خاطر سردی هوا و نگرانی ما از اینکه تو میوه ی دلمون سرما نخوری کمتر بیرون میری اما روزجمعه بابایی تصمیم گرفت مارو ببره کوه. بعد از کلی دل نگرونی از بابت شما وتصمیم گیری و شور و مشورت تصمیم بر این شد تا بریم کوه. اونم کوه عینالی. منم حسابی شمارو پوشوندم وای که نمیتونستی تکون بخوری اینقدر لباس تنت بود قربون پسر کوهنوردم بشم فکر کنم اولین کوهنورد 5 ماهه بودیاونجا اونم تو این سرما
اینم آیهان بر فراز کوه عینالی اونم تله کابینه که از بالا سرت رد میشه مواظب باش نیفته توسرت اینم آیهان خان تو رستوران بین المللی ایپک یولو توی بام تبریز
خب اینم از گزارش تصویری صعود کودک 4.5 ماهه به ارتفاعات برف گیر.
عاشقانه دوستت داریم پسر بی نظیرم
دوستای گلم ببخشید که این پست کمی طولانی شد